کتاب می خواهم بمیرم ولی دوست دارم دوکبوکی بخورم

I want to die but I want to eat dukbokii
0
(بدون دیدگاه)

ویژگی های محصول

اسمش را چه بگذاریم؟ – افسردگی؟ او دائما احساس پستی، اضطراب، شک و تردید بی‌پایان به خود می‌کند، اما نسبت به دیگران نیز به شدت قضاوتگر است…

کد محصول (SKU) 12451 دسته بندی ها , , برند:

خرید محصول

140,000
126,000
تومان
10%

10 عدد در انبار

توضیحات

کتاب می خواهم بمیرم ولی هوس دوکبوکی کرده ام | اثر بک سهی |  نشر مون+خرید و معرفی

معرفی کتاب می خواهم بمیرم ولی دوست دارم دوکبوکی بخورم

کتاب می خواهم بمیرم ولی دوست دارم دوکبوکی بخورم  – اسمش را چه بگذاریم؟ – افسردگی؟ او دائما احساس پستی، اضطراب، شک و تردید بی‌پایان به خود می‌کند، اما نسبت به دیگران نیز به شدت قضاوتگر است. او احساسات خود را به خوبی در محل کار و با دوستان پنهان می کند. تلاشهای او طاقت طاقت فرسا هستند و او را از ایجاد روابط عمیق باز می دارند. این نمی تواند عادی باشد. اما اگر او تا این حد ناامید است، چرا همیشه می‌تواند به غذای خیابانی مورد علاقه‌اش، کیک برنجی تند و تیز تتئوک‌بوکی، تمایل پیدا کند؟ آیا زندگی فقط همین است؟

بک با ضبط دیالوگ های خود با روانپزشکش در یک دوره 12 هفته ای، شروع به تفکیک حلقه های بازخورد، واکنش های تند و رفتارهای مضری می کند که او را در چرخه ای از خود آزاری محبوس می کند.

 

درباره بک سهی

بک سهی متولد 1990، قبل از اینکه به مدت پنج سال در یک موسسه انتشاراتی کار کند، در دانشگاه نویسندگی خلاقانه آموخت. او به مدت ده سال تحت درمان روانپزشکی برای دیستیمیا (افسردگی خفیف مداوم) قرار گرفت که موضوع مقاله های او شد، و سپس می خواهم بمیرم، اما می خواهم تئوکبوکی بخورم، کتاب های یک و دو. غذای مورد علاقه او tteokbokki است و با سگ نجاتش جارام زندگی می کند.

 

قسمت هایی از کتاب می خواهم بمیرم ولی دوست دارم دوکبوکی بخورم

کتاب می خواهم بمیرم ولی دوست دارم دوکبوکی بخورم اولین خودبازبینی ام چه زمانی شروع شد؟ ایمیل هایم را زیر و رو می کردم که به ایمیلی برخوردم مربوط به ده سال پیش. می گویند وقتی بیش از حد آسیب ببینیم به جای درمان زخم هایمان سعی می کنیم آن ها را فراموش کنیم. این اتفاق برای من هم افتاده بود، چون یادم نمی آمد در این ایمیل چه چیزی را توصیف کرده بودم. از زمان تولد مبتلا به اگزما بودم. در آن زمان اگزما مانند حالا رایج نبود. بنابراین دکترها تشخیص اشتباه می دادند و آن را یک خارش گذرا تلقی می کردند. سال ها طول کشید تا توانستند تشخیص درست دهند. چروک های کنار بازو و پاهایم و همچنین دور چشمانم معمولا در اثر خشکی قرمز بود. هرازگاهی همکلاسی هایم من را مسخره می کردند و می گفتند: «چرا پوستت این شکلیه؟ حال آدم رو بهم می زنی.» حول و حوش کلاس پنجم بودم که در فعالیت های ورزشی هیچ کس دلش نمی خواست با من هم گروه شود. آن زمان بود که فهمیدم چقدر از وجودم خجالت می کشم. من یک دختر زشت و چندش آور بودم؛ شبیه یک زن پیر که خودش را از نظرها پنهان می کرد. در دبیرستان من و دوستانم عضو یک گروه آنلاین بودیم. یک بار اعضای اصلی گروه که آن ها را نمی شناختم، بحثشان را به من اختصاص داده بودند و تحقیرم می کردند. تک تک جمله هایشان را به یاد ندارم اما حرف هایی شبیه این بود که: «صورتش نشون نمیده اما اندامش چاقه.» یا «بیشتر باید خودت رو بشوری، مخصوصا آرنج هات رو، چون سیاه و حال به هم زن شدن.» و از این قبیل حرف ها. از این که این گونه ظاهرم را قضاوت می کردند کارد به استخوانم رسیده بود. آن دوران از حافظه خودآگاهم پاک شد، اما از آنجا که عادت دارم هرشب آرنج هایم را بسابم و در طول روز هزاران بار در آینه به خودم نگاه کنم تا ببینم چیزی روی صورتم نباشد، نشان می دهد که خاطراتم در ضمیر ناخودآگاهم جا مانده است. همیشه نگرانم که در نظر دیگران چگونه به چشم می آیم. این خودبازبینی من را تا حدی رسانده است که صدای خودم را ضبط می کنم تا ببینم چگونه حرف زده ام. هیچ چیز بیشتر از این من را نمی ترساند که بفهمم وقتی رنج می کشم، کسی مسخره ام کند.

 

انتشارات مون منتشر کرد:

زن جوان و موفقی به نام بک سه‌هی در طول زندگی بی‌هیچ دلیل روشنی بارها با علائم افسردگی دست و پنجه نرم می‌کند؛ وضعیت سردرگم کننده‌ای که در آن با وجود اینکه دلش می‌خواهد بمیرد ولی هوس دوکبوکی هم می‌کند و سرانجام برای پایان دادن به این کابوس از روان پزشک کمک می‌گیرد. کتاب حاضر گفت وگوهای میان بک سه‌هی و روان‌پزشکش در جلسات مشاوره، یادداشت‌های نویسنده درباره‌ی سوژه‌های مورد بحث در هر جلسه و پینوشتی درباره زندگی بعد از دوره درمانی او را در بر می‌گیرد.
در بخشی از کتاب می‌خوانیم:
«به امثال خودم فکر می‌کنم که از بیرون خیلی سرحال به نظر می‌رسند ولی از درون دارند می‌پوسند… اصلاً افسردگی چیزی هست که بشود کاملاً درکش کرد؟ …
امیدوارم مردم این کتاب را بخوانند و پیش خودشان فکر کنند من تنها کسی نیستم که چنین حسی دارد یا حالا می‌فهمم دیگران با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم می‌کنند.»

 

خرید اینترنتی کتاب می خواهم بمیرم ولی دوست دارم دوکبوکی بخورم اثر بک سهی

سفارش آنلاین و تلفنی این کتاب در فروشگاه اینترنتی کتاب میران بوک برای شما عزیزان امکان پذیر است.

جهت سفارش آنلاین کتاب از کلید “افزودن به سبد خرید” استفاده کنید و مراحل ثبت سفارش را دنبال کنید.

جهت خرید کتاب به صورت تلفنی میتوانید از سیستم الو میران بوک استفاده کنید.

🟥 پیشنهاد برای مطالعه

خرید کتاب موش ها و آدم ها اثر جان اشتاین بک | انتشارات ماهی

کتاب پیمانه و دانه اثر مهدی سیاح زاده | انتشارات مهر اندیش

خرید کتاب محاکمه اثر فرانتس کافکا

خرید کتاب مسخ و داستان های دیگر | اثر فرانتس کافکا

کتاب سوء تفاهم اثر آلبر کامو | معرفی+خرید

خرید اینترنتی کتاب از میران بوک، دسترسی آسان به کتاب برای همه!

کتابفروشی میران بوک

تهران میدان انقلاب
ضلع جنوب شرقی میدان انقلاب کتابفروشی گلزار پ۱۵,
تهران 1314653341
تلفن: 02166490180
URL: https://miranbook.com/

توضیحات تکمیلی

انتشارات

نشر مون

تعداد صفحات

136 صفحه

سال انتشار

1403

شابک

9786225914773

قطع کتاب

شومیز

مترجم کتاب

ندا بهرامی نژاد

نوبت چاپ

17

نوع جلد کتاب

رقعی

نوع کالا

کتاب

نویسنده کتاب

بک سهی

وزن کتاب

130 گرم

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “کتاب می خواهم بمیرم ولی دوست دارم دوکبوکی بخورم”

جستجو محصولات

گزارش قیمت مناسب‌تر
کتاب می خواهم بمیرم ولی دوست دارم دوکبوکی بخورم